گاهي تنها حاميت ميشه خدا وقتي که زير پاتو همه خالي ميکنن وقتي که کل دنيا رو سرت خراب ميشه 


ديگه نميدوني زنده اي يا مرده نميفهمي چي به چيه فقط ميخواي فراموشي بگيري و زودتر اين روزها رد بشه يه جا همون اولا ميگي اخه خدا چرا من چرا من بايد اينجوري بشم شايد خدا بهترين دوستمو از زندگيم حذف کرد تا به من بهترشو بده خدايا راضيم به رضاي تو . فقط بايد يادمون باشه اگه گله کرديم اگه چيزي از روي عصبانيت به خدامون گفتيم يادمون باشه بازم همون پشتمونه بازم همون تنها تکيه گاهته بازم همونه که مهمي براش 


خدايا حکمتتو شکر خيلي دوست دارما ولي چرا ؟ يهو چي شد ؟ 


ولي يه چيزي يادگرفتم که روي هيچ حرفي بجز حرف خدام اعتماد نکنم اخه يه روز خوب تنها ميشم اگه قرار باشه به حرف بقيه هم اعتماد کنم . خدا خيليا رو ساده افريد واسه اينکه به خيليا بفهمونه هنوز مهربوني و سادگي و انسانيت نمرده ولي ولي بعضيا فک ميکنن خدا ما ساده هارو افريد تا اونا بتونن ازمون سو استفاده بکنن تا بتونن بشکننمون و شاد بشن ولي نميدونن ممکنه ما به روي خودمون نياريم و هيچي نگيم ولي قلبمون وقتي بشکنه از اعماقش اه بلندي به گوش اون بالايي ميرسه اينقدر بلند که شماهايي که باهامون اين کارو کردين فک ميکنين نشنيدينا ولي از بلنديش درجا کر شدين 


خدايا همينجا بگم همرو سپردم به خودت ديگه نه آه ميکشم و نه نفرين فقط به خودت ميسپرمشون به تويي که از رگ گردن هم بهم نزديک تري


« من خدايي را دارم که به همنگام غمم ميگريد و به هنگام شادي ام ميخندد »


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دورود پایتخت طبیعت ایران ایران گرافیک بیوفیزیک دلنوشته هایی داروساز سوگولی نت Joey رنگین کمان دانلود کتاب و خلاصه کتاب